بسم رب الشهدا
شهید علی عسکری
اهل لاهیجان از توابع رفسنجان
نام پدر :نادعلی
دارای ۴فرزند
بازگشت به ایران بعد از ۷سال چشم انتظاری
ویژگی های اخلاقی این شهید بزرگوار
در کارها بسیار دقیق بودند ،صداقت و سخاوت داشتند.او فردی ملایم و بسیار به پدرو مادر و همسر احترام می گذاشتند رابطه ی علی با همسرش زبانزد بود.
شهید علی عسکری همیشه در کارهای مسجد محله پیش قدم بود و خالصانه خدمت میکرد .او بعد از ازدواجش اولین کاری که انجام داد سال خمسی اش را تعیین کرد او زندگی پاک و بدون وابستگی به دنیا آغاز کرد
خاطره ای از برادر شهید
برادر شهید بزرگوار می گوید یک روز باب نصحیت به علی گفتم علی تو چند فرزند کوچک داری از رفتن به جبهه منصرف شو
اول سکوت کرد و بعد گفت :
برادر شما از کجا حقوق میگیری؟
گفتم از بانک ملی چون کارمندم
گفت:پس فردا همراتون میام بانک و می گویم من برادر فلانی هستم به من هم ازین ماهی حقوق بدهید
خنده کردم و گفتم محاله علی این چه حرفیه
علی با متانت خاصی بهم گفت برادر عزیزم شما شغلت را دوست داری و زحمت میکشی اجرو مزدش هم دریافت میکنید
منم خدمت در راه خدا و جهاد در راه او را انتخاب کرده ام و مزدش را میگیرم
خواهشاً مانع رفتنم نباشید .
علی با خدا هم عهد شده بود و شهد شهادت را از او طلب کرده بود
کرامتی از شهید بزرگوار از زبان همسر گرامی شان:
خواستگار های زیادی برای دخترم می آمدند و هرکدام به نحوی با ما همخوانی نداشتند و همش نگران بودم تا اینکه رفتم سر قبر علی و بهشون گفتم علی جان در نبودنت بچه ها رو بزرگ کردم
ولی برای ازدواجشان نمی توانم تنهایی تصمیم بگیرم
من تحقیقات رو انجام میدم ولی باید نظر نهایی رو شما بدی
آمدم خانه با یه آرامشی خواب رفتم و در عالم خواب علی رو با شهید امینی ،شهید میر افضلی و شهید حاج علی محمدی دیدم که دست علی یه برگه بود با عکس دخترم و عکس آقای اکبری
(من آقای اکبری رو نمی‌شناختم و ندیده بودم )بعد ها ایشان داماد خانواده شدند
برگه و عکس هایی که دست علی بود داد به شهید حاج علی محمدی پور وگفت بده آقا امضاش کنه
همین که شهید چند قدمی رو برداشت صدا زد حاج علی بگو آقا اون دونفر رو هم امضا کنه
ما سه فرزند دختر داشتیم که علی هر سه داماد هایم را پیش آقا امضایش را گرفت
چه زیباست که تو همیشه زنده ای و هرگز نبودنت را در زندگی ام حس نکردم
یادتان و نامتان جاودانه باد